روياي حضرت آيت الله مرتضي فيروزآبادي
حضرت آية الله مرتضي فيروز آبادي يکي از استوانه هاي علم در حوزه علميه نجف اشرف و حوزه علميه قم بود. نقل کرده اند که ايشان مي فرمود: زماني که در نجف اشرف بودم، يک شب در عالم رؤ يا ديدم که در منزل شخصي خود، مجلسي اقامه شده و در آن مجلس حضرت فاطمه عليها السلام با چادر نشسته است. افرادي از مؤ منين به صف ايستاده، يکي يکي آمده عرض ادب مي کنند و مي روند. چون همه رفتند، حضرت چادر را کنار زد، از اين عمل خانم متوجه شدم که چون من به آن حضرت محرم هستم، لذا اين عمل را انجام داد. چه جمالي! در عالم رؤ يا گفتم: صورتش شبيه به صورت پيامبر (صلي الله عليه وآله) است. سپس جلوتر رفته و عرض کردم: مادر! آيا اين که قريب به هزار و چهارصد سال است خطباء مي گويند، شوهرت علي عليه السلام را با سر بي عمامه و دوش بي رداء و ريسمان به گردن به مسجد بردند، صحت دارد؟ حضرت فرمود: استحقروا ابا الحسن بعد رسول الله .علي را بعد از رسول خدا تحقير کردند! من به فارسي مي گفتم و حضرت عربي جواب مي داد. عرض کردم: مادر! قريب هزار و چهارصد سال است که مورخين نوشته اند و خطباء گفته اند که آن نانجيب به بازوي شما تازيانه زد و سياه شده و في عضدها کمثل الدملج. فرمود: بلي. آنگاه دست راست را از آستين بيرون آورد، ديدم هنوز بازوي مادرم سياه و کمبود است. [1] .
1- فضايل و كرامات فاطمه: ص 263-262
ارسال توسط قناد
آخرین مطالب
صفحه قبل 1 صفحه بعد